صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
2 سال قبل
0

«شعرخوانی: همای رحمت» و معنی شعر:

شعرخوانی

همای رحمت

  • شاعر: سیّد محمّد حسین بهجت تبریزی (شهریار)
  • قالب: قصیده

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را            که به ماسوا فکندی همه سایه‌ هما را

قلمرو فکری:

حضرت علی (ع)! ای پرندۀ سعادت! تو چه نشانه ای از خداوند هستی که این گونه سایۀ خوشبختی و رحمت الهی را بر سر همۀ موجودات عالم انداخته ای؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

رحمت

مهربانی، بخشش

آیت

نشانه

فکندی

انداختی

ماسوا

مخفّف ماسوی الله؛ آنچه غیر از خداست، همۀ مخلوقات

هُما

پرنده ای از راستۀ شکاریان، دارای جثّه ای نسبتاً درشت. در زبان پهلوی به معنی فرخنده است و به همین دلیل، نماد سعادت به شمار می آید

بیت:4 جمله

علی و همای رحمت ß   نقش منادا

«را» در «خدا را» به معنای حرف اضافۀ «برای» یا «از»

«را» در «سایۀ هما را» ß   نشانۀ مفعول

همای رحمت ß   ترکیب اضافی

سایۀ هما ß   ترکیب اضافی

چه آیتی ß   ترکیب وصفی

قلمرو ادبی:

هما ß   استعاره از حضرت علی(ع) و نماد سعادت

همای رحمت ß   اضافۀ تشبیهی

کلّ بیت ß   تلمیح به اعتقاد گذشتگان

سایه افکندن بر کسی ß   کنایه از خوشبخت کردن و حمایت از کسی

هما ß   آرایۀ تکرار

خدا و ماسوا ß   تضاد

آیت ß   ایهام تناسب (1- نشانه           2- آیۀ قرآن که در این صورت با خدا تناسب دارد)

مفهوم:

مهربانی حضرت علی (ع)

حیرت و تعجّب شاعر از عظمت شخصیت حضرت علی (ع)

 

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین                        به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

قلمرو فکری:

ای دل! اگر می خواهی خدا را به درستی بشناسی، به حضرت علی (ع) و رفتار او توجّه کن؛ به خدا سوگند که من، خدا را از طریق او شناختم.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

رُخ

چهره، صورت

نقش خدا به ترتیب ß   مفعول، متمّم، مفعول

نقش علی به ترتیب ß   مضاف الیه، متمم

بیت ß   5 جمله

دل ß   نقش منادا

فعل «می خورم» در «به خدا قسم» به قرینۀ معنایی حذف شده است

قلمرو ادبی:

دل ß   مجاز از انسان

رُخ ß   مجاز از وجود علی (ع)

دل و رُخ ß   تناسب

خدا ß   آرایۀ تکرار

شناسی و شناختم ß   اشتقاق

مفهوم:

شناخت خداوند از طریق حضرت علی (ع)

 

برو ای گدای مسکین در خانه‌ علی زن               که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

قلمرو فکری:

ای نیازمند! برو و از حضرت علی(ع) کمک بخواه؛زیرا اوست که از روی لطف، انگشتر خود را در نماز به فقیر بخشید.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

گدا

نیازمند، فقیر

مسکین

تنگدست، بی چیز

بیت:4 جمله

دل ß   نقش منادا

«را» در «گدا را» ß   به معنای حرف اضافۀ «به» است

در ß   نقش مفعول

خانه ß   نقش مضاف الیه

نقش واژۀ «گدا» به ترتیب ß   منادا، متمم

نگین پادشاهی ß   ترکیب وصفی

قلمرو ادبی:

در خانۀ کسی را زدن ß   کنایه از یاری خواستن و ابراز نیاز کردن

نگین ß   مجاز از انگشتر

گدا و پادشاه ß   تضاد

گدا و خانه و در و کرم ß   مراعات نظیر

نگین پادشاهی دهد ß   تلمیح به بخشش انگشتر توسط حضرت علی (ع) در حالت رکوع

مفهوم:

لطف و کرم و بخشش حضرت علی (ع)

بزرگان، بخشندگی هایشان هم بزرگ است

 

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من                     چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدار

قلمرو فکری:

غیر از علی (ع) چه کسی به پسرش می گوید با قاتل من که اکنون در دست تو اسیر است، با ملایمت رفتار کن؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

مدارا

مهربانی، سازش

بیت ß   3 جمله

کلّ بیت ß   پرسش انکاری

«که» اول ß   چه کسی

«که» دوم ß   پیوند وابسته ساز

قلمرو ادبی:

کلّ بیت ß   تلمیح به ضربت خوردن حضرت علی (ع) و توصیه به مدارا با ابن ملجم

که و که ß   جناس همسان (تام)

مفهوم:

مدارا کردن با دشمن

 

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب              که علم کند به عالم شهدای کربلا را

قلمرو فکری:

به جز علی (ع) چه کسی می تواند پسری داشته باشد که واقعۀ عاشورا و شهدای کربلا را در جهان جاودانه سازد؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

ابوالعجایب

بسیار شگفت آور، پدر شگفتی ها

عَلَم کردن

مشهور کردن، سر شناس کردن

بیت ß   2 جمله بلاغی

قلمرو ادبی:

کلّ بیت ß   تلمیح به واقعۀ کربلا دارد

علم و عالم ß   جناس ناقص افزایشی

عَلم کردن ß   کنایه از مشهور کردن

مفهوم:

بزرگداشت حضرت علی و فرزندش

 

چو به دوست عهد بندد ز میانِ پاک بازان                      چو علی که می‌تواند که به سر بَرَد وفا را

قلمرو فکری:

از میان عاشقان پاکبازی که با خدا و پیامبر پیمان وفاداری بسته اند، کدام یک مانند حضرت علی (ع) می تواند وفاداری را به انجام برساند؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

پاک باز

پاک باخته، عاشق صادق

بیت ß   3 جمله

علی ß   نقش متمّم

«که» اول ß   چه کسی

«که» دوم ß   پیوند وابسته ساز

قلمرو ادبی:

کلّ بیت ß   تلمیح به داستان شبی که حضرت علی (ع) برای حفظ جان پیامبر (ص) در بستر ایشان خوابید

به سر بردن وفا ß   کنایه از وفادار بودن

که و که ß   جناس همسان (تام)

واج آرایی حرف «ر»

عهد و وفا ß   مراعات نظیر (تناسب)

مفهوم:

وفاداری حضرت علی (ع) به خداوند و پیامبر (ص)

 

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت                 متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

قلمرو فکری:

نه او را خدا و نه می توانم در ردیف بشر قرار دهم، در شگفتم که این پادشاه سرزمین جوانمردی را چه بنامم؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

متحیّر

سرگشته

مُلک

سرزمین، پادشاهی

فتی

جوانمردی

بیت ß   6 جمله

نقش «ــَـش» در «توانمش» ß   مفعول

نقش «ــَـم» در «متحیّرم» ß   فعل «هستم»

خدا و بشر و متحیّر ß   نقش مسند

شه ß   نقش مفعول

مُلک ß   نقش مضاف الیه

قلمرو ادبی:

کلّ بیت ß   اغراق

شه ملک لا فتی ß   استعاره از حضرت علی (ع)

ملک لا فتی ß   اضافۀ تشبیهی

توانم ß   آرایۀ تکرار

خدا و بشر ß   مراعات نظیر

خواند و گفت و نامم ß   مراعات نظیر

مصراع دوم ß   تلمیح به جملۀ «لا فَتی اِلّا عَلی لا سَیف اِلّا ذُوالفقار»

مفهوم:

فوق بشر بودن حضرت علی (ع)

حیرت زدگی و شگفت زده شدن در برابر عظمت شخصیت حضرت علی (ع)

 

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم                       که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

قلمرو فکری:

چرا مانند نی از شور و شوق او سخن بگویم؟ زیرا حافظ شیرازی این ذوق و اشتیاق را زیباتر از من بیان کرده است.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

چه

چرا

نای

نی

نوا

نغمه، سرود

دم اول

لحظه

دم دوم

سخن

لسان غیب

لقب حافظ

بیت ß   2 جمله بلاغی

قلمرو ادبی:

شاعر مانند نای ß   تشبیه

دم (لحظه) و دم (سخن) ß   جناس همسان

دم اول ß   مجاز از لحظه

دم دوم ß   مجاز از سخن

دم زدن ß   کنایه از سخن گفتن

زدن و نای و نوا و بنوازد ß   تناسب

نوا ß   آرایۀ تکرار

لسان غیب ß   کنایه از حافظ شیرازی

 

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی               به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»

قلمرو فکری:

هر شب به این امید هستم که صبح، نسیم بامدادی، با پیغامی از جانب دوست (معشوق) منِ عاشق را مورد لطف و نوازش قرار دهد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

آشنای اول

حضرت علی (ع)

آشنای دوم

خودِ شاعر (شهریار)

بنوازد

دلجویی کند

بیت ß   2 جمله:

  • جملۀ اول عادی و جملۀ دوم بلاغی

نقش «ــَـم» در «امیدم» ß   فعل «هستم»

نقش «آشنا» به ترتیب ß   مضاف الیه، مفعول

قلمرو ادبی:

کلّ بیت ß   تضمین شعر حافظ توسط شهریار

صبح و شب ß   تضاد

نسیم صبحگاهی ß   نماد پیامرسان عاشقان

نسیم صبحگاهی کسی را بنوازد ß   تشخیص و استعاره

آشنا ß   آرایۀ تکرار

مفهوم:

طلب توجّه و عنایت از معشوق با واسطه

 

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب              غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

قلمرو فکری:

ای شهریار! صدای مرغ یا حق را بشنو که در نیمه های شب، غم دل را با خدا می گوید. غم خود را به دوست گفتن، چقدر دلنشین است!

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

مرغ یا حق

نوعی پرنده

بیت ß   3 جمله

شهریار ß   نقش منادا

نقش «دل» به ترتیب ß   متمّم، مضاف الیه

قلمرو ادبی:

دل شب ß   تشخیص و استعاره

دل اول ß   مجاز از درون چیزی

دل دوم ß   مجاز از قلب

نوا و بشنو و گفتن ß   تناسب

دل (درون) و دل (قلب) ß   جناس همسان (تام)

بیت ß   تلمیح به آیۀ «یُسبِّحُ للهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الاَرضِ»

شهریار ß   آرایۀ تخلّص

مفهوم:

راز و نیاز با محبوب


سایر مباحث این فصل